نوشته شده توسط : فرخنده پارسا
 
نظریه یا نگره نسبی یا همان نسبی دو نظریه اصلی و معروف 
نسبیت خاص ونسبیت عام  ازآلبرت اینشتین را در بر می‌گیرد.
 ایده اصلی در پشت این نظریه آن است که
 زمان و فضا با هم مرتبط هستند و نه جدای از هم و ثابت.
نظریه‌ی نسبیت اینشتین 
یکی از مهم‌ترین و جهان‌شمول‌ترین نظریه‌ها‌ی تاریخ علم است؛
 نظریه‌ای که دید ما را نسبت به فضا و زمان به‌کلی تغییر داد.
قوانین فیزیک در دستگاه ناظر کلی (نظارات کیهانی )
 برای همهٔ اجسام یکسان و واحد است. (اصل نسبیت ).
سرعت نور در خلا برای همه ناظران، صرفنظر از
 حرکت نسبیشان یا حرکت منبع تولیدکننده نور، ثابت است.

چنین نگره‌ای همخوانی بهتری با آزمایش‌های تجربی نشان میدهد. 

برای نمونه، آزمایش مایکلسون-مورلی نه تنها فرض دوم را تایید مینمود

 که نتایج جالب دیگری را نیز به همراه داشت:

نسبیت هم زمانی :

 دو رویداد که برای یک ناظر هم‌زمان هستند، ممکن است 

برای ناظر دیگری که نسبت

 به ناظر نخست در حال حرکت است هم‌زمان نباشند.

اتساع زمانی : 

ساعت‌های در حال حرکت گذر زمان کمتری را 

نسبت به ساعت‌های ساکن تجربه میکنند و نشان میدهند.

انقباض طول: 

اشیاء متحرک، در جهت حرکتشان

 از دید یک ناظر ایستا کوتاهتر اندازه‌گیری میشوند.

هم ارزی جرم و انرژی:

 E=mc^{2} جرم و انرژی با هم هم‌ارز هستند و به هم تبدیل می‌شوند.

نوربیشترین سرعت ممکن را دارد

هیچ جسم مادی یا پیامی نمیتواند با 

سرعتی بیشتر از سرعت نور در خلاء سفر کند.

جاذبه در فضا با سرعت نور حرکت میکند، نه سریعتر یا بی‌درنگ.

نسبیت عام ، نظریه‌ای هندسی برای گرانش است که

 در سال ۱۹۱۶ توسط آلبرت اینشتین مطرح گردید

 و تصویر کنونی فیزیک جدید از گرانش را تشکیل میدهد.

 نسبیت عام ، نظریه نسبیت خاص

و قانون جهانی گرانش نیوتن را تعمیم میدهد 

و توصیفی یکتا از گرانش به عنوان

 یک ویژگی هندسی فضا و زمان ،

 یا فضازمان ارائه میکند. پ

به خصوص در این نظریه ، انحنای فضازمان ، 

به‌طور مستقیم به انرژی وتکانه هر ماده 

و تابشی که موجود باشد مربوط است.

 لحظه‌ای تصور کنیم که
 تمام اشیاء، انسان‌ها، حیوانات، ستاره‌ها، زمین
 و حتی اتم‌ها‌ی گاز غیر قابل دیدن را از صحنه حذف کنیم.
 در این صورت چه باقی می‌ماند؟ 
جوابی که اکثرمان به این سؤال خواهیم داد: 
هیچ چیز است. 
اما این جواب، درست نیست؛
 زیرا چیزی که باقی می‌ماند، فضای خالی است 
و فضای خالی با هیچ چیز، تفاوت بسیار دارد. 
طبق نظریه‌ی اینشتین، 
گرانش، همان کشیدگی‌ها و خمیدگی‌ها‌ی فضا است 
که توسط اجسام ایجاد شده است.
 هر جسمی میتواند بسته به جرمی که دارد بر این فضا تأثیر بگذارد
 اما این تأثیر به حدی کوچک است که
 تنها در مورد اجسام بسیار سنگین مثل زمین و سیارات
 و دیگر اجرام کیهانی محسوس است. 
گردش ماه حول زمین به دلیل وجود
 یک نیروی مرموز یا یک طناب نامرئی نیست،
 بلکه به دلیل وجود چاله‌ای است که
 زمین به دلیل جرم زیاد خود در فضا ایجاد کرده است.
 پس از اینشتین،
 فضا دیگر یک صحنه‌ی ثابت نیست، بلکه بازیگری است که
 نقش مهمی در درام کیهانی بازی میکند.
یک سیاهچالهدر ابتدا ستاره‌ی پر‌جرمی بوده است که
 پس از اتمام سوخت هسته‌ای مرکزی، در خود فرو‌رفته است.
 حجم یک سیاهچاله، بسیار کم است و میلیون‌ها تن جرم دارد.
 گرانش یک سیاهچاله به حدی زیاد است که با توجه به 
ریاضیاتنظریه‌ی اینشتین، میتواند فضا را به دنبال خود بکشد
 و آن را مانند یک تکه پارچه دچار پیچ و خم‌ها‌ی شدید کند.
 همین تغییرات شدید فضا در افق رویداد یکسیاهچاله میتواند
 مورد برای آزمودن نظریه‌ی اینشتین باشد.
 اما نزدیک‌ترینسیاهچاله میلیارد‌ها مایل از ما دور است 
و به دلیل گرانش زیاد سیاهچاله نمیتوان به آن نزدیک شد.
 




:: بازدید از این مطلب : 165
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 24 اسفند 1399 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: